امروز ولنتاین بود ، البته این مسئله مهمی نبود . زیبا ترین اتفاق امروز این بود که همزمان که داشتیم با مامان تصویری صحبت می کردیم و موبایلی که برام فرستاده بود رسید، همچنان که حرف میزدیم بسته رو باز کردم و توی کارتونش مامان نوشته بود ای نامه که می روی به سویش، از جانب من ببوس رویش . وقتی اینو خوندم جفتمون گریه مون گرفت. مامان رو با همه اختلاف نظر هایی که باهم داریم، خیلی دوست دارم. خیلی. دوست داشتم بهش نزدیک بودم اون موقع. حقیقتا بوسیدن روی ماهش حالم رو بهتر میکنه تقریبا همیشه :)

خوشحالم از وجودش، خوشحالم از ارتباط خوبمون. دوستش دارم.

بعد گفته بودن برای معرفی double degree بیاییم که برامون توضیح بدن. رفته بودم دانشگاه و به نظر خودم تلاش کرده بودم خیلی خوش تیپ کرده باشم. یه سارافون قرمز مشکی چهار خونه با شال قرمز مشکی که مدل امامه ای دور سرم بسته بودم. پالتوی خاکستری تیره و نیم بوت های پاشنه چهار سانتی مشکی با لگ مشکی. خط چشم کشیده بودم و برق لب زدم. انگار که برای یه دیت حاضر میشم با فرق این که وقتی میرم دیت کوله پشتی نمیندازم.

سردرد گرفته بودم از ایستادن و همهمه و گیجی ای که داشتم اما با توجه به این که اگه 60 واحد اینجا پاس کنیم قبل رفتن عملا کارمون با اینجا تموم میشه حقیقتا خیلی وسوسه برانگیزه به علاوه این که برای رشته دوم یه بورسیه ی اندکی هم در نظر گرفتند . خیلی خوشحال میشم از خودم اگه همه تلاشم رو کنم و امسال 60 واحد رو پاس کنم و ببوسم این جا رو برم خصوصا که بعدش 2 تا مستر خواهیم داشت. در کل جذاب به نظرم میاد. خصوصا که با به هم خوردن رابطم با اون دوتا ، تعلق خاطر زیادی که به اینجا داشتم بسیار کمرنگ شد و حالا ترک کردنش برام هیچ سختی چندانی نداره جز جمع کردن و انتقال وسایلم.

اون پسره همچنان در تلاش این که من رو توی آب نمک نگه داره اما همون طور که برگشتم ایران نرفتم ببینمش دلم نمیخواد گولش رو بخورم، هیچ ارزشی توی ارتباطش نمی بینم.

آدم ها خاکسترین، همیشه وقتی داشتم از جذابیت ها و خوبی های یک نفر حسابی حض می کردم ناگهان چند تا عیب و ایراد درست و حسابی توی اخلاقیاتش پیدا کردم که مث مارپله ، مار نیشم زد انگار و برگشتم به خونه اول که نه اینم نه.

تمایلات فیزیکی بعضی وقت ها واقعا دیوانه ام می کنه و نمیدونم باید چیکار کنم. نمیدونم باید در راستای برطرف کردنش بربیام یا باهاش مقابله کنم

حافظا دی رفت و فردا همچنان موجود نیست  

در میان این و آن فرصت شمار امروز را


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها